معرّفی کتاب پرندهای با یک بال:
- سال انتشار کتاب پرندهای با یک بال:
پرندهای با یک بال (به ترکی Tek Kanatlı Bir Kuş) رمانی از یاشار کمال است که در سال 1969 نوشته شد و تصمیم گرفت آن را در سال 2013 منتشر کند.
سبک داستانی پرندهای با یک بال:
لحن داستان طنز، زبان آن ساده و نثرش شکسته است.
خلاصهای از داستان پرندهای با یک بال:
در این رمان که به عنوان " اثری در مورد ترس " تعریف شده است، موضوع داستان رئیس پست رمزی بیگ و همسرش ملک خانم است اهل استانبول که به روستایی دورافتاده به نام یوکوشلو منتقل میشوند.
رمزی بیگ و ملک خانم اسباب واثاثیهشان را جمع میکنند و با گربهای در جعبه به آنجا میروند وقتی در ایستگاه نزدیک یوکوشلو پیاده میشوند مدیر ایستگاه قطار به آنها میگوید به آنجا نروند به آنکارا بروند یا هرجای دیگری... رمزی بیگ و ملک خانم اما به سمت روستای خالی از سکنه پیش میروند و در مسیر آدمهای دیگر را میبینند در حال رفتن به روستای نفرینشده ...
داستانی نمادین ازتنهایی، از کشوری فروپاشیده ،کشوری با مردمی که دلشان آنجاست اما خودشان نه...
بخشهایی از کتاب:
خسته از قطار پیاده شدند. آیا روستایی که می خواستند به آن جا بروند، خیلی دور بود؟ دنبال کسی گشتند تا ازش سوال کنند، آن هم در این ایستگاه ساکت. چمدان ها، تشک ها، صندوق ها را کناری کپه کرده بودند و جلوی درخت گردوی قدیمی ای تکیه داده بودند. خانم روی یک تکه سنگ صاف نشسته بود و شروع به ادامه کار بافتنی اش میکرد.
یاشار کمال در مورد رمان پرندهای با یک بال چه میگوید:
من همیشه از ترس میترسم. خیلی از ترس می ترسیدم. وقتی رمان مینوشتم نمیخواستم هیچ ترسی در وجودم وجود داشته باشد. به همین دلیل در این کتاب از ترس صحبت کردم. در شهری که در قیصریه خدمت می کردم سنگ بزرگی بود و تمام شهر می ترسیدند که این سنگ روی آنها بیفتد، به همین دلیل سنگ را با زنجیر آهنی بستند تا از افتادن آن جلوگیری کنند. اگر میترسی، میگویم برو بیرون. سالهاست که میخواهم در مورد این ترس بنویسم.
ترجمههای فارسی از رمان «پرندهای با یک بال»:
با ترجمه مریم طباطباییها از نشر پوینده.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران